YouTube doesn't want you know this subscribers secret
Get Free YouTube Subscribers, Views and Likes

زندگینامه بتهوون : ناشنوایی که زیباترین آهنگها را ساخت

Follow
Deep Podcast

حمایت اختیاری از دیپ پادکست:
  / deeppodcastiran  

Instagram:   / deep.podcast  
Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
طراح تصویر بتهوون:
آقای هادی کریمی
https://www.artstation.com/hadikarimi
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
لودویگ فان بتهوون در سال 1770 میلادی در شهر بُن آلمان به دنیا آمد. در خانواده‌ای که موسیقی همه چیز اونها بود. پدربزرگش معروف به (بتهوون اول) یک آهنگساز برجسته هلندی بود. بعد از ازدواج به شهر بن در آلمان نقل مکان کرد و در این شهر پدر بتهوون متولد شد. یوهان فان بتهوون، نوازنده و خواننده‌ای چیره دست بود. پدر بتهوون با یک زن اسلاو تبار به نام (ماریا ماگدالنا کوریش) ازدوج کرد. حاصل این ازدوج هفت فرزند بود که تنها سه تای اونها زنده موندن. یکی از این فرزندان لودویگ فان بتهوون بود.
استعداد موسیقی بتهوون در همان دوران خردسالی کشف شد و پدرش فهمید که این فرزند چه علاقه شدیدی به یادگیری موسیقی داره. درست مثل موتزارت، بتهوون هم در سن پایین شروع با نواختن پیانو در مراسم مختلف کرد. پدرش هم بتهوون رو با خودش به جمع های مختلف میبرد تا برای سایرین هنرنمایی کنه. هر چند که این کار ها بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت و بتهوون از انجام چین کارهایی لذت نمیبرد پدر هم بعد از مدتی دست از این کار کشید.
در سال 1779 (کریستین گاتلوب نیفه) آهنگسار سرشناس وارد بُن شد. بتهوون تصمیم گرفت شاگردِ این استاد بزرگ بشه. نیفه علاوه بر آموزش آهنگسازی و ارگ، بتهوون رو به سمت اجراهای عمومی سوق داد. از همان دوران اول آهنگسازی مشخص بود که لودویگ جوان قصد داشت سبک موسیقی وینی که توسط موتسارت و هایدن شکل گرفته بود رو توسعه بده. بتهوون به قدری استعداد نشان داد که نیفه این جوان رو به عنوان دستیار نوازنده ارگ در ارکستر دربار به خدمت گرفت.
در سن هفده سالگی بود که مادر بتهوون از دنیا رفت . مرگ مادر تاثیر بسیاری عمیقی بر روحیه آهنگساز جوان گذاشت. به اعتقاد تاریخ نگاران مرگ مادر بخشی از افسردگی بتهوون بود.
بتهوون به کلیسا ها و مراسم مهم مذهبی دعوت میشد و شروع به نواختن میکرد همین قضیه باعث شد مورد توجه دربار پادشاهی قرار بگیره. در این دوران بیش از هر زمان دیگه‌ای تحت تاثیر آثار موتسارت قرار گرفت و هم زمان از طریق استادش با آثار (یوهان سباستین باخ) آشنا شد.
بتهوون پا رو از کلیسا هم فراتر گذاشته بود و هرز گاهی به منزل افراد سرشناس میرفت قرار بود در سن هفده سالگی نزد موتسارت بره و شاگرد خصوصی موتسارت بشه اما به دلیل مرگ مادرش چنین اتفاق نیافتاد. هنگامیکه مادر از دنیا رفت پدر بتهوون هیچ مسئولیتی رو قبول نکرد و بعد از مدتی خودش رو بازنشست کرد. پدر بتهوون رو به میگساری آورده بود و توجهی به دو برادر کوچکتر بتهوون نداشت. بتهوون در همان سن نوجوانی وظیفه نگهداری از دو برادر کوچکتر رو بر عهده گرفت.
. بتهوون راهی وین شد و در محضر آهنگساز بزرگ اتریشی، یوزف هایدن شروع به یادگیری «ترتیب دم‌گیری و جفت کردن صدا ها» کرد. اما بتهوون اصلا از نحوه آموزش هایدن راضی نبود ولی رابطه دوستیشون تا سال 1809 یعنی تا هنگام مرگ هایدن ادامه پیدا کرد. درسته که از نحوه آموزش هایدن راضی نبود اما هایدن بتهوون رو با افراد بزرگی آشنا کرد که همین روابط در آینده بتهوون بسیار تاثیر گذاشتند.
بتهوون برای بزرگ کردن برادرانش از مقامات بُن مستمری دریافت میکرد اما بعد از مدتی این مستمری قطع شد. بتهوون نیازی به این پول نداشت چون در وین به منزل ثروتمندان میرفت و به فرزندانشون پیانو درس میداد علاوه بر اون در مراسم خصوصی اشراف حاضر میشد و موسیقی مینواخت و درآمد بسیار بالایی به دست آورده بود. بعد از مدتی دو برادر کوچکترش رو هم پیش خودش آورد چون شرایط زندگیش در وین بهتر شده بود.
بتهوون در وین بیشتر در مراسم خصوصی شرکت میکرد اما اولین کنسرتش رو هم در وین گذاشت و با استقبال پر شور هواداران وینی روبرو شد. در سال 1799 تصمیم گرفت دست به کار ساخت سمفونی بزنه سمفونی شماره 1 بتهوون در سال 1800 میلادی در یک کنسرت به اجرای عمومی در اومد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.
بتهوون علاقه بسیار زیادی به پیاده روی های طولانی مخصوصا در محیط های روستایی داشت بعد از مرگ مادرش تعداد و زمان این پیاده روی ها بیشتر شده بودند. با اینکه در این دوران در وین اوضاع و احوال خوبی داشت و برای مراسم مختلف زیاد جا به جا میشد اما تغییر آنچنانی در روند زندگیش دیده نمیشد. صبح ها آهنگ هاش رو مینوشت و بعد از ظهر ها به پیاده روی های طولانی میرفت
در سال 1800 میلادی بود که شنوایی بتهوون رو به زوال رفت در یک نامه‌ای در سال 1801 مشکل شنواییش رو برای یکی از دوستانش شرح داد.
بر اساس نوشته های تاریخی که وضعیت ناشنوایی بتهوون رو توضیح میدن، پزشکان دوران جدید اعتقاد دارند ناشنوایی بتهوون با علم امروزی قابل درمان بود و مشکل چندان بزرگی نبود. هرچه که بود بتهوون دچار مشکلات روحی روانی و ذهنی شده بود و حالش هر روز بدتر میشد. رفتارش با برادرانش هم تعریفی نداشت. بعد ها در یک نامه رسمی از برادرانش عذرخواهی کرد و از اونا خواست شرایط جسمیش رو درک کنند. به نظر میرسید بتهوون به خودکشی برای پایان دادن به درد هاش بسیار فکر میکرد. چون وصیت کرده بود بعد از مرگش که به زودی اتفاق می افته، نامه‌هاش رو منتشر کنند.
پس از مرگ بتهوون تمام نوشته ها ، دفاتر یادداشت روزانه ، کتاب های خطی و اثاثیه شخصی به حراج گذاشته شد و فروش رفت. در میان کتابها، آثار علمی و ادبی وجود داشت که مسیر فکری بتهوون رو نشون میداد این امر موجب توبیخ برخی آثار توسط پلیس اتریش شد و از حراج و فروش آنها جلوگیری کردند چرا که موضوع اونها بر ضد سلطنت، طبقه اشراف و همچنین کلیسا بود.
به پاس بزرگداشت نام بتهوون، سومین دهانه بزرگ روی سیاره عطارد رو بتهوون نامگذاری کردند و همچنین یک سیارک، (بتهوون 1815) نام گرفت.

posted by stolpe0a